شجره طیبه صالحین

طرح صالحین بر مبنای ارزش‌های اسلامی در سراسر پایگاه‌های مقاومت در سطح کشور برگزار می‌شود.
طرح صالحین باید پایگاه‌های بسیج را تبدیل به دانشگاه کند و یادگیرنده و یاددهنده خوبی برای جوانان باشد.
اجرای این طرح ، باورهای دینی جوانان و نوجوانان را سرعت می‌دهد و در این طرح به نکات عمیق و کاملاً تربیتی، آن هم از نوع آموزشی باید توجه ویژه شود.
فعالیت‌هایی که مربی طرح صالحین پایگاه انجام می‌دهد غیر ساعات کلاس درسی است و کار اصلی این طرح ، تربیت جوانان و نوجوانان بر طبق ارزش‌ها و بینش‌های اسلامی است . محتوای این طرح که همان تربیت جوانان است ، کار ساده‌ای نیست یعنی مربی باید انسانی ویژه و کاردان و دارای بینش اسلامی بسیار غنی باشد .
اگر می‌خواهیم جوانانی ارزشمند تربیت کنیم باید مربی دارای الگوهای رفتاری مناسب با شرایط دینی و مذهبی در این عرصه تربیت کنیم تا در بین جوانان تأثیر گذار باشد .
در این طرح جوانانی را برای آینده انقلاب اسلامی تربیت خواهیم کرد که انسان‌هایی سطحی‌نگر نباشند بلکه محور تأثیر‌گذاری در کشور باشند .
مسئول طرح صالحین پایگاه‌ها باید کارشناس مباحث تربیتی و اسلامی بوده و بینش اسلامی آن از اعضای سایر پایگاه‌ها بیشتر باشد ؛ مربیان این طرح باید انسان‌سازی را در پایگاه‌ها نهادینه کنند و انسان‌هایی ویژه و نخبه باشند .
کیفیت کار بسیج در مساجد و پایگاه‌های بسیج باید ارتقا داده شود تا در کشور انقلاب فرهنگی طبق ارزش‌های دینی و اسلامی ایجاد شود .
اجرای طرح صالحین مقابله با تهدیدات نرم دشمن است و بسیجیان باید بیشتر از گذشته در این طرح از خود مایه بگذارند .
فرماندهان پایگاه باید به شکل جدی وارد این عرصه شوند و در طرح صالحین فعالیت کرده و استعداد‌های نیروی جوان را در پایگاه‌ها شناسایی کنند.

سوره اعراف آیه 185 (خیلی مهم)

 

سوره اعراف آیه 185

آیا آن کسانی که معصیت کارند احتمال نمی دهند این را که شاید مرگ ایشان نزدیک شده باشد که دیگر فرصت اعمال صالح برایشان نباشد پس به کدام سخن و کدام صحیح تر از وعده قرآن ایمان می آورند.

 

فواید و ثمرات طرح صالحین

فواید و ثمرات طرح صالحین

۱ – ایجاد میدان رقابت با گروه همسالان و هم سطح

2 – کشف استعدادها و قابلیتهای افراد

3 – رفتار سازی محسوس

4 – پاسخ به شبهات در اسرع وقت

5 – شناخت عمیق نسبت به آحاد مخاطبین

6 – همدردی و همدلی در مشکلات فردی و خانوادگی

7 – نظارت و کنترل فردی نیروها

8 – اصلاح ارتباطات و رقابتهای برونی

9 – بستر سالم دوست یابی

10 – تقسیم کار و تقویت حس مسئولیت پذیری

11 – پاسخگویی مسئول گروه در مقابل مشکلات افراد


تولید ملی

باز هم با امر تو تجدید بیعت میکنیم**عرصه تولید ملی را حمایت میکنیم

کار سرمایه که جای خود،بدان آقای من** هستی خود را فدایت میکنیم

4گناه سخت که خدا سخت می بخشه

استاد فاطمي نيا در جلسه اي با ذكر چند نكته اخلاقي و عرفاني فرمودند: خدمت آيت الله بهاالديني رسيدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سيد سكوت چه بود؟ آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان كرد. خدا شاهد است الان مردم خيلي دست كم گرفته اند آبرو بردن را.

ببينيد خدا چند گناه را نمي بخشد: 1- عمدا نماز نخواندن.2- به ناحق آدم كشتن.3- عقوق والدين.4- آبرو بردن.

اين گناهان اين قدر نحس هستند كه صاحبانشان گاهي موفق به توبه نمي شوند. پسر يكي از بزرگان علما كه در زمان خودش استادالعلما بود، براي من تعريف مي كرد: “به پدرم گفتم پدر تو درياي علم هستي. اگر بنا باشد يك نصيحت به من بكني چه مي گويي؟

مي گفت پدرم سرش را انداخت پايين. بعد سرش را بالا آورد و گفت آبروي كسي را نبر!” الان در زمان ما هيئتي ها، مسجدي ها و مقدس ها آبرو مي برند.

عزيز من اسلام مي خواهد آبروي فرد حفظ شود. شما با اين مشكل داري؟ دقت كنيد كه بعضي ها با زبانشان مي روند جهنم.

روايت داريم كه مي فرمايد اغلب جهنمي ها، جهنمي زبان هستند. فكر نكنيد همه شراب مي خورند و از ديوار مردم بالا مي روند. يك مشت مومن مقدس را مي آورند جهنم. اي آقا تو كه هميشه هيئت بودي! مسجد بودي! بله. توي صفوف جماعت مي نشينند آبرو مي برند.

اميرالمومنين به حارث همداني مي فرمايد: اگر هر چه را كه مي شنوي بگويي؛ دروغ گو هستي.

گناهكار چند نوع است. عده اي گناه مي كنند، بعد ناراحت و پشيمان مي شوند. سوز و گداز دارند. توبه مي كنند و هرگز فكر نمي كنند كه روزي اين توبه را بشكنند؛ اما دوباره مي شكنند. دوباره، سه باره، ده باره. در حديث داريم كه اين اگر در تمام توبه شكستن ها سوز و گداز واقعي داشته باشد، در نهايت بر شيطان پيروز مي شود.

امام علی علیه السلام:

                    

قال علی علیه السلام :

مردم را روزگاری رسد که در آن از قرآن جز نشان نماند واز اسلام جز نام آن -در آن روزگار ساختمان مسجدهای آنان نو وتازه ساز است واز رستگاری ویران .ساکنان وسازندگان آن مسجدها بدترین مردم زمین اند -فتنه از آنان خیزد وخطا به آنان در آویزد.آن که از فتنه به کنار ماند بدان بازش گردانند.وآن که از آن پس افتد به سویش برانند .

خدای تعالی فرماید :(به خودم سوگند بر آنان فتنه ای بگمارم که بردبار در آن سرگردان ماند)وچنین کرده است .وما از خدا می خواهیم از لغزش غفلت در گذرد.

اللهم عجل لولیک الفرج

خودت گفتی وعده در بهار است

بهار آمد دلم در انتظار است

بهار هر کسی عید است و نوروز

بهار عاشقان دیدار یار است

اللهم عجل لولیک الفرج

خداوندا ، نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما...

برای دوستان من عطا فرما :

هزار و سیصد و نود و یک امید

هزار و سیصد و نود و یک بهروزی

هزار و سیصد و نود و یک لبخند زیبا

عید نوروز را به گلهای یاس بهشت آرزوهایم

پدر و مادر عزیزم وتمامی برادران بسیجی خوبم که عطرشان پایدار ومهرشان ستودنی است تبریک می گویم

سال نو بر شما مبارک باد . . .

کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد 

برشوره زار دلهاباران نخواهد آمد

رفتی کلاس اول این جمله راعوض کن

آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد . . .

یا صاحب الزمان


 

حجاب

آیا در قرآن آیه ای وجود دارد که بر چادر به عنوان حجاب برتر دلالت کند؟

در پاسخ باید گفت: در آیه 31 از سوره نور، خداوند به زنان مسلمان دستور می دهد که پوششهای خود را بر روی گریبان هایشان بیاندازند.[1] " خمر" که در این آیه آمده است به معنای «لباسی است که زن با آن، سر و سینه خودش را بپوشاند»[2]. که ظاهرا چیزی شبیه مقنعه یا بزرگتر از آن است.

در آیه 33 سورۀ احزاب خداوند نیز می فرماید:

« اى پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسب‏تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربان است.»[3]

براى جلباب که در این آیه آمده است، دو معنا ذكر شده است:

1- پوششى كه سر و گردن و بالاتنه را مى‏پوشاند (مقنعه).

2- چیزى كه تمام بدن را بپوشاند (چادر).[4]

اگر كسى بتواند به شكل صحیح از چادر استفاده كند، مسلماً چادر حجاب برتر است زیرا حكمت‏هاى حجاب در چادر بیشتر یافت مى‏شود، گرچه پوشیدن چادر واجب نیست. حجاب منحصر در چادر و حتى مانتو نیست، بلكه هر لباسى كه غیر از وجه و كفین (دست‏ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریك و جلب توجه نامحرم نگردد كافى است ولى باید توجه داشت كه همان طور كه بقیه واجبات داراى مراتب مختلفى مى‏باشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى‏گردد.

رسول الله می فرمایند :

 ای بندگان خدا ! بدانید که گفتگو ( در موارد غیر لازم) و اختلاط مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد و دلها را منحرف می سازد و پیوسته به زنان چشم دوختن نور دیده را خاموش می گرداند و همچنین با گوشه چشم به زنان نگاه کردن از حیله و دامهای شیطان است.
بحار الانوار ج 74 ص 291

جرعه نوشی ناب

از کلام مولا

بدان! راهي پر مشقت و بس طولاني در پيش رو داري، و در اين راه بدون كوشش بايسته، و تلاش فراوان، و اندازه‌گيري زاد و توشه، و سبك كردن بار گناه، موفق نخواهي بود .… اگر مستمندي را در راه ديدي كه توشه‌ات را تا قيامت مي‌برد و فردا كه به آن نياز داري به تو باز مي‌گرداند، كمك او را غنيمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالي داري بيشتر انفاق كن و همراه او بفرست، زيرا ممكن است در رستاخيز در جستجوي چنين فردي باشي و او را نيابي…

هرگز از تأخير اجابت دعا نااميد مباش، زيرا بخشش الهي به اندازه نيت است، گاه در اجابت دعا تأخير مي شود تا پاداش درخواست كننده بيشتر و جزاي آرزومند كامل‌تر شود…

نهج البلاغهء علي علیه سلام

چند توصيه

چند توصيه

يك) هيچ گناهي را كوچك نشماريد.

دو) در ابتداي روز با خداي متعال شرط كنيد كه گناه نكنيد و در طول روز مراقب اعمال و رفتار خود باشيد و در پايان روز از خويش حساب بكشيد. اگر از عملكرد خويش راضي بوديد، خداي را شكر گوييد و در صورتي كه راضي نبوديد، بر خويش سخت بگيريد.

سه). بدانيد كه همواره در محضر خداي بزرگ هستيد ، او بر شراشر وجود شما اشراف دارد و از ظاهر و باطن شما آگاه است.

چهار) از خداوند با دعا و نيايش استعانت و استمداد بجوييد، زيرا كه خود فرمود: اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هيچ كدام به فضيلت و تزكيه روي نمي آورديد. (نور، آيه 21)

پنج) اعمال و عادات نيكو را جايگزين رفتار ناپسند نماييد; مانند شركت دائمي در نماز جماعت، نماز شب و دعا.

قرآن كريم مي فرمايد: خوبي ها سرانجام ميدان را بر بدي ها تنگ خواهد كرد و آنها را از بين خواهد برد. (هود، آيه 114)

 شش) مطالعه پيرامون زندگي پارسايان و زاهدان و مطالعه كتب اخلاقي ر فراموش نكنيد

صبحگاهي به يادماندني

هوا خيلي سرد بود .بچه هاي پادگان دوكوهه ،با بي حالي براي مراسم صبحگاه آماده مي شدند .حاج احمد پشت پنجره اتاقش ايستاده بود .دستش را زير چانه اش گذاشته بود و با نگاه عميق حركات بچه ها را برانداز مي كرد روي ميز كارش ،مقداري كاغذ ،نقشه و طرح بود و يك قرآن كوچك كه مثل كتاب مرجع ،در همه گرفتاريها راهنما و قوت قلبش بود .چند دقيقه اي كه به تماشا ايستاد ،انگار در ذهنش به نتايجي رسيد .برخاست ،از اتاق بيرون زد و يكراست سراغ بچه ها رفت .صداي حاج احمد ،چرت همه را پراند :«برادران همه به خط .من اينطور صبحگاه را قبول ندارم .بايد يك فكر اساسي بكنيم تا تيپ ما مراسم صبحگاه درست و حسابي داشته باشد .»

همه مثل مجسمه سرجايشان ماندند ،حاج احمد را خوب مي شناختند ،مي دانستند با برنامه هاي بي ثمر مخالف است و هميشه دنبال طرحهاي تازه و موثر مي گردد .سرتاپا گوش ،منتظر ماندند .حاجي محكم و قاطع فرياد زد «حالا دورتادور حياط را بدويد .»تيپ يكپارچه شروع به دويدن كرد .نيم ساعت ،همين طور دويدند .كم كم نق نق بچه ها از ميان از ميان گرپ گرپ قدمهايشان شنيده مي شد .«حسين قجه اي»با قد و قامت ريز و فلفلي اش ،جلو صف مي دويد حسابي به نفس نفس افتاده بود ؛ ولي لحظه اي از رفتن نمي ماند .كند كرد و گفت :«بچه ها مطيع باشيد .حرفهاي حاجي را گوش كنيد .به او اعتماد داشته باشيد .»

نفسش ياري نمي كرد .بچه ها با قوت قلب بيشتري ،پابه پاي او مي دويدند .حسين را همه قبول داشتند ؛ولي حقيقتش نه به اندازه حاجي .بالاخره به يك تكه زمين گل آلود كه درست سر راهشان بود ،رسيدند .گل و شل زياد بود همه متوقف شدند .

حتي نمي توانستند فكرش را هم بكنند كه در آن محدوده ،مي توانند بدوند .يكدفعه حاجي جلو پريد و دست زير بغل قجه اي انداخت و او را به ميان آب و گل پرت كرد .قجه اي تا آمد به خودش بجنبد ،كار از كار گذشته بود .به فرمان حاجي در آن آب و گل خيز رفت .پشت سرش رضا دستواره بود .من و من كرد و گفت :«حاجي اجازه بده روي زمين خشك خيز بروم .اين خيلي افتضاح است .»حاجي احمد معطلش نكرد .او را هم پرت كرد .دستواره هم پشت قجه اي ،خيز رفت .حالا نوبت حاج همت رسيده بود .او يك نگاهي به بچه ها انداخت و يك نگاهي هم به حاج احمد .بچه ها پچ پچ مي كردند كه :«نه بابا !حاجي حتما حرمتش را نگه مي دارد .اين حاج همت است .با يك بسيجي معمولي يا يك سرباز فرق مي كند ...»

حاج همت به آسمان نگاهي انداخت .نفسش را بيرون داد و منتظر ايستاد .ناگهان دستهاي حاجي بالا رفت و روي شانه هاي حاج همت پايين آمد و او را روي زمين خواباند .آن همه چشم ،مات و مبهوت ،به آنان دوخته شده بود .حاج احمد نهيب زد :«يا الله برو !»حاج همت رفت .پشت سرش يك تيپ آماده شد كه شروع كند .هنوز مردد مانده بود كه حاج احمد ،جلوتر از همه ،تو گلها شيرجه زد و سينه خيز جلو كشيد .حساب كار دست همه آمد و همگي شروع كردند .در پادگان دوكوهه ،صداي تكبير يك تيپ پيچيد كه دنبال فرمانده دلاورشان ،مشغول انجام صبحگاهي به يادماندني بودند .

یک کلام...

حقیقت این است که هرچه بگوییم خسته شده ایم و بریده ایم. اسلام دست از سر ما بر نمی دارد. ماباید بمانیم و کاری را که می خواهیم. انجام بدهیم. همیشه باید مشغول یک کلمه باشیم.و آن (( عشق)) است. اگر عاشقانه با کار پیش بیایی به طور قطع بریدن و عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمی کند...

(شهید ابراهیم همت)

بسیجی ام ....

بسیجی‌ام

به امید ظهور پنجره‌ام

و بازمانده‌ی نسل هزاره‌ی حنجره‌ام

هنوز عهد و مرامی که داشتم دارم

و جان نیمه تمامی که داشتم دارم

به همرهان که جفا می‌کنند می‌گویم

اگر چه گفته‌ام اکنون بلند می‌گویم

که تا به چشمه‌ی نور حیات روزنه‌ایست

تمام بود و نبودم فدای خامنه‌ایست ...

 

گروه رزمی کاران پایگاه بسیج جوادالائمه علیه السلام

ولایت

ولایت و امت همراه با ولایت دو نعمت بی نظیر برای ماست.

***

بسیجی سیاسی است اما سیاست زده نیست بسیجی سیاسی کار نیست بسیجی مجاهد است افراطی نیست بسیجی اهل جذب است بسیجی غیور است .مقام معظم رهبری

 

اجرای شیطان در 2 نبرد متفاوت با عابد خشمگین

در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند : فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت: ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش! عابد گفت: نه، بریدن درخت اولویت دارد مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.

عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است؛ عابد با خود گفت : راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم و برگشت.

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:کجا؟ عابد گفت:تا آن درخت برکنم؛ گفت : دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند. در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!

عابد گفت: دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم ؟

  ابلیس گفت: آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند ، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی ، پس مغلوب من گشتی.

…………………………………………………

بیاید در راه خدا کار کنیم

بیایید در راه خدا بنویسیم

بیایید در راه خدا وبلاگامون آپ کنیم

                            بیایید در راه خدا وب گردی کنیم                                    

آیه ای از قرآن کریم

 
                                                  اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
                                                     بسم الله الرحمن الرحیم

لاَ یُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِینَ

خدا هیچ کس را جز به اندازه طاقتش مکلف نمی کند نیکیهای هر کس ازآن ، خود اوست و بدیهایش از آن خود اوست ای پروردگار ما ، اگر فراموش کرده ایم یا خطایی کرده ایم ، ما را بازخواست مکن ای پروردگار ما ، آن گونه که بر امتهای پیش از ما تکلیف گران نهادی ، تکلیف گران بر ما منه و آنچه را که طاقت آن نداریم ، بر ما تکلیف مکن گناه ما ببخش و ما را بیامرز و بر ما رحمت آور تو مولای ما هستی پس ما را بر گروه کافران پیروز گردان

سوره مبارکه بقره - آیه 286 

بهترین طرح صالحین شهرستان دشتی

با حضور جناب سرهنگ زارع فرمانده حوزه الغدیر و

جناب سرگرد جوکار مسئول طرح صالحین شهرستان

در مسجد امام رضا(ع) 

 

 سه چيز موجب قساوت قلب است

 سه چيز موجب قساوت قلب است:


از جمله رواياتى كه اهل سنت از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل كرده اند اين است كه آن حضرت فرمود:
سه چيز موجب قساوت قلب و سنگ دلى مى شود: 1- شنيدن لهو و لعب و حرفهاى بيهوده ، 2- دنبال صيد و شكار رفتن ، 3- به دربار سلطان و حاكم وقت رفتن (و عرض حلجت نمودن در پيش سلطان )

و در روايتى از حضرت رسول (ص ) نقل شده كه فرمود:
كسى كه در دين خدا تقوا نداشته باشد، خداوند او را به سه خصلت مبتلا مى كند، يا او را جوانمرگ مى كند، يا او را در روستاها و دهكده ها ساكن مى كند و يا او را به خدمت سلطان و حاكم وقت مى گمارد.